- پر فسون
- پر حیله پر تزویر، سخت زیرک بسیار کاردان
معنی پر فسون - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر فریب پر دستان
پرحیله و مکر و فریب
پرافسون، پرمکر، پرحیله، بسیار زیرک و کاردان
تباهبار پر از تباهی
استاد دانشگاه، شخص بسیار دانشمند
پرگوی، پرچانه، پرحرف
کسی که دارای خون کافی و وافی باشد مقابل کم خون، خون آلود. یا جگر و دلی پر خون. پر اندوه پر درد دردمند غمزده. یا صورت چهره رخ پر خون. افروخته گلگون. یا مژه چشم دیده پر خون. خونبار
دایره و هر چیز میان تهی مانند چنبر و طوق و امثال آن هر چیز گرد میان تهی، چنبر ماه خرمن ماه هاله
پرنیان
فرانسوی پیشبرگ
پر حیله پرتزویر پرفسون، پر حسرت
دانشمند، استاد
پر حیله، پر مکر و فریب، پر حسرت
پروفسور، استاد دانشگاه، شخص بسیار دانشمند
(فن را ذبیح بهروز پارسی دانسته فند که آرشی برابر با فن دارد به گواه واژه نامه ها پارسی است) پرفند هنرور پر هنر، ترفند کار فریبکار، پیچیده